نقش تغذیه در تربیت از نگاه امام رضا علیه السلام
قرآن در توصیه ای کلی به پیامبر (ص) می فرماید: یَا أَیُّهَا
الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا؛ ای پیامبران ،
از طیبات بخورید و کارهای شایسته کنید. این آیه عمل صالح را در گرو تغذیه
از طیبات می داند. در جایی دیگر می فرماید: فلینظر الانسان الی طعامه، ای
انسان به غذای خود بنگر، که این آیه هم حکایت از تأثیر گذاری تغذیه بر
رفتارهای انسان دارد.
و نیز می فرماید: یا أَیّهَا النّاسُ کُلُوا مِمّا
فِی اْلأَرْضِ حَلالاً طَیِّبًا وَ لا تَتّبِعُوا خُطُواتِ الشّیْطانِ؛ ای
مردم از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه را بخورید و از گامهای شیطانی
پیروی نکنید». (1)
تغذیه و خوراک می تواند نقش بسزایی را در تکوین
نفس انسان و قوای ادراکی او ایفا نماید. در روایات اسلامی هم به صراحت از
آثار برخی از غذاها در تقویت حافظه و ازدیاد عقل یا بالعکس خبر داده است.
امام رضا ( علیه السّلام ) می فرماید : … اِنَّ الخَلَّ یَشُدُّ الذِّهنَ
وَ یَزیدُ فی العَقلِ. سرکه، ذهن(انسان) را بیشتر و عقل را زیاد می کند.(2)
رفتار
و کردار آدمی همواره از توان جسمی او تبعیت می کند و فقر و ناداری که خود
عامل سوء تغذیه است می تواند کارکردهای بدن را مختل کرده و باعث بروز
رفتارهای ناهنجار شود. امام رضا (ع) در مذمت فقر می فرماید: المسکنة مفتاح
البوس . بینوایی کلید بدبختی و بیچارگی است.(3)
همانطور که اشاره شد
تغذیه از طیبات و غذاهای حلال همواره در متون دینی مورد سفارش قرار داشته
است. تغذیه از مالی که توسط کسب حرام بدست آمده آثار سوء و غیر قابل جبرانی
در پی دارد. امام رضا (ع) در حدیثی خوردن مال یتیم را مساوی کشتن او
دانسته است چون او را به گریبان تهیدستی و بینوایی انداخته است. (4)
خوراکهای
گوناگون سوخت و ساز بدن را تحتتأثیر قرار میدهد. در روانشناسی جدید نیز
تمرکز به مغز و سیستم عصبی نهاده شده و تأثیرات زیستی بر کارکرد مغز مورد
توجه واقع شده است. از این رو تغذیه تأثیرات تکوینی بر نفس دارد چرا که نفس
مرتبط با بدن است و قوای ادراکی انسان تحتتأثیر آن است و تغذیه حلال و
پرهیز از تغذیه با آن چه حرام است نیز بر تربیت انسان موثر است. امامرضا
(ع) میفرماید : خدای متعال هیچ خوردنی و نوشیدنی را جایز نکرده مگر آنچه
در آن سود و صلاحی است و هیچ چیزی را ممنوع نکرده مگر آنچه در آن زیان و
نابودی و تباهی بوده است. پس هرچه سودمند و توانبخش جسم باشد و به بدن
آدمی نیرو بدهد حلال است.(5)
یکی از مواردی که بر اخلاق آدمی و روحیات
روانی او موثر است پرخوری و زیاده روی در خوردن است. امام رضا (ع) در این
زمینه می فرماید: اگر مردم در خوردن به کم بسنده می داشتند، بدن هایشان
سالم بود. (6)
امام رضا (ع) همچنین در این زمینه می فرماید: بدن همانند
زمین پاک و آماده برای زراعت است که اگر در آبادانی و آب دهی به آن مراقبت
شود، به گونه ای که آب، نه بیشتر از نیاز به آن برسد تا آن را غرق کند و
نه از اندازه کمتر باشد تا آن را به خشکی گرفتار سازد، آبادانی اش استمرار
می یابد و خرمی اش بیشتر می گردد و کشت آن برکت می یابد، اما اگر از آن
غفلت شود، به تباهی می گراید و علف هرز در آن می روید. بدن چنین حکایتی
دارد و تدبیر آن در خوراک و نوشیدنی، چنین است. پس سامان و سلامت می یابد و
عافیت در آن ریشه می گسترد. بنگر که چه چیز با تو و با معده ات سازگار است
و تن تو با چه چیز نیرو می گیرد و چه خوردنی و نوشیدنی ای برای بدنت سالم
تر است، همان را برای خویش مقرر بدار و خوراک خود گیر. (7)
در سیره
تربیتى- بهداشتی امام رضا(ع) علاوه بر توجه به سایر ابعاد، به رعایت
بهداشت، تغذیه سالم و نیز عوامل غیر مادى مؤثر در سلامتى مانند صدقه و
عقیقه توجه خاص شده است. امام رضا (ع) عقیقه کردن براى پسر و دختر،
نامگذارى، تراشیدن موهاى سر نوزاد در روز هفتم و معادل وزن موها طلا یا
نقره صدقه دادن را لازم شمرده و فرموده اند: فرزندانتان را در روز هفتم
ختنه کنید؛ زیرا ختنه باعث پاکى بیشتر و رشد سریعتر آنان مىشود. آن حضرت
ضمن توجه به نکات تربیتی از رعایت نکات تغذیه ای غافل نبوده و همواره به
تغذیه صحیح سفارش می کردند. یحیى صنعانى مىگوید: در « منا » بر حضرت
رضا(ع) وارد شدم، در حالى که جواد(ع) در دامان حضرت نشسته بود و حضرت به
او موز مىداد.
همانطور که اشاره شد در روایات از پرخوری نهی شده است؛
چرا که کسی که پرخوری می کند نمی تواند عبادت را با توجه و حضور انجام دهد و
عابد حقیقی نیست و غذای زیاد مانع حضوردر عبادت است و کسی که عابد حقیقی
است و مشتاق عبادت است به کمترین مقدار غذا اکتفا می کند تا در عبادت موفق
باشد. از این رو امام رضا (ع) می فرماید: پرهیز از یک چیز، واگذاردن آن
نیست. پرهیز از یک چیز تنها کم خوردن از آن است.(8) و درجایی دیگر می
فرماید: هیچ چیز نزد خدا منفورتر و مکروه تر از پرخوری نیست.(9)
پانوشتها:
1. بقره: 168
2. اصول کافی، ج 6، ص 229
3. الحیاة ج4،ص284
4. شیخ صدوق، 1378، ج 2، ص92
5. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج 6، ص 126
6. بحار الانوار، ج 66، ص 425، حدیث 41
7. بحار الانوار ،ج 62 ،ص 310
8. بحار الانوار ،ج 62، ص 140، حدیث 1
9. عیون اخبار الرضا،ج2، ص 36،ح91